بدون تردید خانواده عمدهترین و مؤثرترین نقش را در فرایند شكلگیری شخصیت برای ایجاد حس عزت نفس در كودكان دارد در خانوادهای كه صمیمیت، محبت، مهربانی وجود دارد كودك میتواند هم عزت نفس بالایی داشته باشد و هم تغییرات مطلوب در شخصیت او ایجاد گردد از یك سو كودك میتواند با اطمینان به شخصیت خود با مشكلات روبرو شود و از سوی دیگر، بدون داشتن اضطراب و تشوی
قیمت فایل فقط 3,900 تومان
بررسی تأثیر بدرفتاری والدین بر عزت نفس دانشآموزان
فصــل اول
كلیات
1- مقدمه
2- بیان مسأله
3- اهمیت و ضرورت مسأله
4- اهداف تحقیق
5- سؤالات و فرضیات تحقیق
6- روش تحقیق
7- تعریف واژهها و اصطلاحات
مقدمه
مطالعه پیرامون نحوه رفتار والدین و ویژگیهای فرزندان موضوع بسیاری از تحقیقات علمی در كشورهای مختلف جهان بوده است از جمله موارد مهم و اساسی در این تحقیق ویژگی عزت نفس كودكان در رابطه با بدرفتاری والدین آنها است.
بدون تردید خانواده عمدهترین و مؤثرترین نقش را در فرایند شكلگیری شخصیت برای ایجاد حس عزت نفس در كودكان دارد. در خانوادهای كه صمیمیت، محبت، مهربانی وجود دارد كودك میتواند هم عزت نفس بالایی داشته باشد و هم تغییرات مطلوب در شخصیت او ایجاد گردد. از یك سو كودك میتواند با اطمینان به شخصیت خود با مشكلات روبرو شود و از سوی دیگر، بدون داشتن اضطراب و تشویش رفتارهای نامناسب خود را مورد تردید قرار داده و سعی میكند آنها را به نحو مطلوب تغییر دهد. شكلگیری بنیادین عزت نفس در كودكان متأثر از فضای كلی خانواده است.
میدانیم كه اگر گویا فضای كل خانواده هر حركت و رفتار كودك را علیرغم نادرست بودن پذیرا باشند، كودك به احتمال زیاد دچار اختلال رفتار میگردد زیرا تفاوت بین رفتارهای درست و غلط را نمیداند و از دیگران نیز انتظار دارد كه همچون مادر و پدر هرگونه رفتار او را به گرمی و صمیمیت بپذیرد و چون چنین چیزی مقدور نیست مشكلات و درگیریهای اجتماعی او آغاز میگردد. در نقطه مقابل خانوادههایی وجود دارند كه رفتارهای كودك را نمیپذیرند و در حقیقت دائماً در حال طرد كودك خود هستند در چنین فضای خانوادگی كودك نمیداند چه چیزی باعث قبول و تشویق از طرف دیگران میگردد و كودك در هر امری دچار بلاتكلیفی است.
عزت نفس مبتنی بر ارزیابی قضاوتهایی است كه شخص درباره خصوصیات خود به عمل میآورد. روانشناسان و جامعهشناسان عزت نفس را از شخصیت و هسته مركزی سازگاری اجتماعی میدانند «اسلامی نسب، 1373».
تحقیقات انجام شده بر ارتباط متقابل بین عزت نفس فرد و تصور فرد از توانائیهای خود تأكید دارد بدین معنا كه اگر عزت نفس كاهش یابد، احساس ضعف و ناتوانی در فرد ایجاد میشود و بالعكس با افزایش اعتماد به نفس احساس توانمندی به وجود میآید.
خانوادهها یا والدینی كه بطور مستمر كودكان خود را مورد حمایت قرار میدهند، با آنها گرم و صمیمیاند و كنترل منطقی و متعادل را اعمال میكنند، در فرزندان خود اشتیاق ابراز رفتارهای اجتماعی قابل قبول را ایجاد میكنند و زمینه را برای بروز استعدادها و توانائیهای كودكان و نوجوانان خود فراهم میآورند. برعكس والدین آسان گیر كه از كنترل كودكان خود پرهیز میكنند، كودكان آنها اشتیاقی ندارند كه از رفتارهای قابل قبول و معیارهای تعریف شده گروههای مختلف جامعه اطاعت كنند.
والدینی وجود دارند كه كارهای كودكان خود را در دوره طفولیت و كودكی به گونه صحیح كنترل نمیكنند، در نتیجه در دوره نوجوانی و جوانی از درونی ساختن اخلاقیات و ارزشها در آنها عاجز میمانند. این گروه دیر دست به كار میشوند و فقط در دوره جوانی اقدام به كنترل جوانان خود میكنند، دورهای كه مداخلات دیروقت والدین و اختلافات ایجاد شده جوانان را به سوی كژرفتاری اجتماعی و انحرافات اخلاقی سوق میدهد.
یكی از نیازهای اصلی و اساسی انسان احساس ارزش نسبت به خود و یا بطور كلی عزت نفس (self esteem) میباشد در واقع برخوردار از این احساس ارزشمندی و اعتماد به نفس است كه برای انسان به مانند یك سرمایه و ارزش حیاتی به حساب آمده و از جمله عوامل مهم و عمده در امر شكوفایی استعدادها و خلاقیت در انسانها محسوب میگردد این احساس ارزش بخشی از خودپنداره (self concept) انسان میباشد كه شامل تصویر خود از خود و احساسی كه او نسبت به خویشتن دارد و درجه پذیرش و تأیید شخص نسبت به خویش میباشد. نوع نگرش انسان نسبت به خودش، براساس تجربیاتی است كه از نگرش دیگران و ارزیابی آنها نسبت به شخصیت خودش دارد (میرزابیگی، 1373).
توجه پژوهشگران به عامل عزت نفس تا آنجا كه مورد تحقیق قرار گرفته كه بسیاری آن را به عنوان یك نیازمهم و اساسی در وجود افراد با ابعاد فردی و اجتماعی تلقی نمودهاند در این زمینه میتوان به افرادی چون: آدلر 1930، آلپورت 1937، مورفی 1947. مزلو 1970، راجرز و سالیوان 1959 اشاره نمود. (بیابانگرد، 1373، ص 11)
نقش خانواده در میزان عزت نفس براساس تحقیقات انجام شده قبلی اثبات شده است حال اگر والدین به گونهای رفتار كنند كه كودك آزرده خاطر شود در این صورت عزت نفس كودك پایین میآید. زیرا یكی از راههای ارضای نفس، تكریم افراد و توجه به شخصیت آنهاست.
فردی كه در محیط خانواده به اندازه كافی مورد احترام و پذیرش واقع شود و عزت نفس وی بطور مطلوب ارضاء گردد روحیهای طبیعی و روان و معتدل خواهد داشت. برعكس فردی كه از پدر و مادر احترام و تكریم ندیده و والدین با او بدرفتاری داشتهاند عزت نفس او پایین شكل میگیرد و كودك در خود احساس پستی و حقارت كرده و شكست خورده و افسرده خواهد شد و به صورت مستقیم و غیرمستقیم دچار مشكلات و اختلالات رفتاری و شخصیتی میگردد هیلز و كوپر اسمیت گزارش میدهد دختران و پسرانی كه از عزت نفس بالایی برخوردار بودند والدین پذیرنده، خوش برخورد، بامحبت و خونگرم داشتهاند. (بوشهری، 1373، ص 23).
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر بدرفتاری والدین بر عزت نفس كودكان دختر و پسر میباشد و قصد بر آن است كه آیا رابطهی بین این دو وجود دارد یا نه. در مكتب اعتقادی اسلام نیز توجه بارزی به ارزشمند بودن انسان و ایجاد یك تصور مطلوب و ارزشمند در انسان نسبت به خودش و دیگر انسانها وجود دارد چنانكه در یك دیدگاه كلی و اساسی انسان به عنوان موجودی در نظر گرفته شده است كه دارای ارزش و كرامت است كه لازم است درك و احساس عمیق نسبت به عزت و كرامت خود و دیگران داشته باشد در این تحقیق برآنیم كه روشن كنیم بدرفتاری والدین به خصوص در دوران كودكی به چه میزانی بر عزت نفس آنها در آینده تأثیر میگذارد.
احساس ارزش درجه تصویب، تأیید، پذیرش و ارزشمندی است كه شخص نسبت به خویشتن احساس میكند (شاملو، 1372، ص 137).
عزت نفس از نظر روانشناسان به میزان ارزشی كه فرد برای كفایت و صلاحیت خود در رابطه با اهداف كلی و ایدهآلهای خود در نظر میگیرد برمیگردد.
بنابراین ممكن است فردی از نظر دیگران بسیار موفق ارزیابی شود ولی هنوز در نظر خود او فردی ناموفق باشد. البته زیربنای این نوع تصور به خود پنداشت فرد مربوط است. قضاوت دیگران او را به احساس رضایت از خود نمیرساند. البته دیگران در شكلگیری این احساس در كودكی مؤثرند. پایین بودن عزت نفس همواره با تعریف بنیادی ناروشن فرد از آینده خود همراه است. برای مثال كسی كه دارای عزت نفس پایینی است برای توصیف خود از اصلاحات دوسوگرایانه یا دوگانه استفاده میكند بنابراین خود را هم كمرو و بزدل و هم بیباك و جسور هم سرسخت و نامنعطف و هم انعطافپذیر و ملایم توصیف میكند. این درهم شدگی قضاوت با فقدان پایداری بیثباتی و بیاعتمادی نسبت به سرشت و سرنوشت بنیادین خود پیوند مییابد بر همین اساس این افراد احتمالاً نمیتوانند تصمیم بگیرند كه در چه موقعیت اجتماعی شركت كنند آنها حتی ممكن است خود رادر موقعیتهایی قرار دهند كه پیامهای اجتماعی ضد و نقیض و منفی درباره ارزشمندی خود دریافت میكنند و بنابراین خود را در معرض در همشدگی بیشتر قرار میدهند.
داشتن عزت نفس برای همه انسانها یك ضرورت است. در واقع چیزی است كه همیشه در جستجوی آن هستیم با این حال و با همه تلاشها، بعضی از افراد انسانی هرگز به آنچنان اعتماد به نفسی كه بتواند احساس واقعی و شادی كنند نمیرسند و همیشه در ناراحتی و شك و تردید زندگی میكنند و هیچ وقت به موفقیت در زندگی دست پیدا نمیكنند.
ما در طول زندگی، انرژی زیادی مصرف میكنیم تا اطرافیانمان را وادار به تغییر كنیم. اگر ذرهای از آن انرژی را برای كار بر روی خودمان معطوف میكردیم، نسبت به دیگران محبت بیشتری در ما به وجود میآمد، زیرا عزت نفس قوی به ایجاد احساس قویتری از محبت نسبت به اطرافیان منجر میشود، دنیایی كه در آن افراد بتوانند واقعاً به خودشان ارزش و احترام قائل شوند، دنیایی خواهد بود كه مردم بیشتر به فكر یكدیگر هستند. اگر انسانها به عنوان یك كل بتوانند عزت نفس خود را بالا ببرند ما شاهد تغییر بزرگی در كیفیت زندگی خود و آنها خواهیم بود.
در این تحقیق سعی شده است تأثیر بدرفتاری والدین را بر عزت نفس دانشآموزان را بررسی و مشخص كرد. همانطور كه میدانید خانواده و نحوه برخورد و رفتار آنها كودكان در میزان عزت نفس آنها بسیار مؤثر و تأثیرگذار میباشد. بنابراین كودكان باید در محیط گرم خانواده و در كنار والدین خود میزان عزت نفس خود را بالا ببرند تا در دوران جوانی و نوجوانی و بزرگسالی بتوانند زندگی مستقلی داشته باشند.
این گروه از والدین سعی میكنند رفتارها و نگرشهای كودكان خود را با توجه به معیارهای رفتاری معین شكل داده كنترل و ارزیابی میكنند. والدین قدرت طلب كودكان را به اطاعت تشویق میكنند و به منظور گردن نهادن، شیوههای مختلف تنبیه را ترجیح میدهند. والدین قدرتطلب كودكان و نوجوانان را پرورش میدهند: سركش، طغیانگر، برخوردار از سطوح بالای كمرویی و اضطراب احساس بیكفایتی و حقارت. این نوع كودكان هیچ موافقت و سازش با ارزشها و خواستههای والدین خود ندارند و از گزینش هدفهای منطقی و قابل دسترس عاجزند. بیشتر مشكلات رفتاری، روحی و شخصیتی این نوع كودكان نتیجه رفتار والدین است. از آنجا كه عمدهترین و مؤثرترین عامل در فرایند شكلگیری شخصیت برای ایجاد حس عزت نفس، خانواده است و عزت نفس از اجزای شخصیت و هسته مركزی سازگاری اجتماعی است.
الف- هدف كلی:
هدف كلی از این تحقیق بررسی تأثیر بدرفتاری والدین بر عزت نفس دانشآموزان مقطع راهنمایی استان ایلام میباشد.
ب- اهداف جزیی:
1- بررسی میزان بدرفتاری والدین دانشآموزان
2- بررسی میزان عزت نفس دانشآموزان
در این تحقیق سعی شده است تا به دو فرضیه پاسخ داده شود:
الف: بین بدرفتاری والدین و عزت نفس كودكان آنها (دختر و پسر) رابطه وجود دارد.
ب: بین بدرفتاری والدین پسر با والدین دختر تفاوت معنیداری وجود دارد.
از آنجائی كه این پژوهش بدنبال بررسی تأثیر بدرفتاری والدین بر عزت نفس دانشآموزان مدارس راهنمایی میباشد لذا در این پژوهش از روش تحقیق علی یا پس
از وقوع استفاده شده است كه در فصل سوم بطور مبسوط بحث خواهد شد.
الف) عزت نفس: ارزشیابی فرد درباره خود یا قضاوت فرد در مورد ارزش خود (كوپراسمیت، 1967)
ب) عزت نفس بالا: وضعیت فردی است كه نمره او در گروه نمونه نسبت به سایر افراد از میانگین بالاتر است.
ج) عزت نفس پایین: وضعیت فردی است كه نمره او در گروه نمونه نسبت به سایر افراد از میانگین پایینتر است.
د) بدرفتاری: در این تحقیق نمرهای است كه آزمودنی از پرسشنامه روانشناسی بدرفتاری فیدل كسب میكند.
فصــل دوم
ادبیات تحقیق
الف: پیشینه نظری تحقیق
ب: تحقیقات انجام شده در ایران و خارج از آن
مقدمه:
بررسی و مطالعه دقیق مبانی نظری و تئوریكی هر موضوع تحقیق به محقق اجازه میدهد كه با دیدی روشن و بدون ابهام و كنترل متغیرهای مختلف كه ممكن است به پدیده یا پدیدههای مورد تحقیق تأثیرگذار باشد اقدام كرده و به نتایجی كه بدانها دست مییابد. اطمینان و اعتماد بیشتری داشته باشد. در این فصل ابتدا پیشینه نظری موضوع تحقیق و متغیرهای عزت نفس بالا و پایین را بررسی و توضیح خواهیم داد و بعد تحقیقات انجام شده در ایران و خارج از ایران در این زمینه را یادآور میشویم.
عزت نفس برای روانشناسان مهمترین موضوع از جنبه نظر فردی، اجتماعی و روان شناختی است. موضوع عزت نفس سالهاست كه ذهن روانشناسان را مشغول كرده است یكی از این روانشناسان «آلفرد آدلر» میباشد وی از سه منبع عمده كه عزت نفس را كاهش میدهد كه عبارتند از:
1- حقارت عضوی: با پدید آمدن نقص جسمانی و احساس كهتری حاصل از آن عزت نفس تحت تأثیر قرار میگیرد. آدلر با گسترش این مفهوم اصطلاح عقده حقارت در رابطه با احساس ضعف و بیكفایتی كه هر كس با آن زاده میشود و باید بر آن تسلط یابد را عنوان مینماید.
2- احساس حقارت: تجربه و پیامد این حقارت كه دربردارنده احساس اتكایی و انتظار حمایت دیگران یا برعكس نوعی پرخاشگری را به همراه دارد.
3- نازپروردگی: به نظر آدلر كودكان نازپرورده، نیز دستخوش احساس كهتری میباشند و مستبد و خودرأی میباشند، از نظر اجتماعی پرورش نایافتهاند و از بلوغ لازم روانی برخوردار نیستند (اسمیت،1967).
به نظر آدلر، محیط عامل اصلی در احساس كهتری میشود. كه محیط خانوادگی از مهمترین محیطهایی است كه شخصیت كودك در آن شكل میگیرد و تأثیر زیادی در میزان عزت نفس كودكان دارد. در این محیط پدر و مادر در رأس قرار میگیرند كه در صورت عدم رفتار صحیح و اعمال رفتار مستبدانه كودك از عزت نفس مناسب و بالایی برخوردار نخواهد شد.
در واقع هر چه میزان ارتباطات و تعاملات كودك با والدینش بیشتر و صمیمانهتر باشد، به آسانی شیوههای كنترل رفتار خود را فرامیگیرد و از سویی دیگر پذیرفته شده در بین همسالان و ارتباطات اجتماعی مداوم موجب عزت نفس مثبت میگردد (هارتر، 1983). بدرفتاری والدین در محیط خانواده، كوچك شمردن نوجوانان. عدم نشان دادن محبت و مورد تأیید قرار ندادن حرفهایی كه باید والدین آنها را قبول كند، احساس ضعف و ناتوانی و كمبود عزت نفس را در وجود آنها میگذراند، كه این كار خود باعث میشود كه نوجوان به سمت بزهكاری گرایش پیدا كند.
عزت نفس بالا به عنوان یك دیدگاه سالم از خود مورد بررسی قرار گرفته است. بطور واقعگرایانه كمبودها و نكات ضعف را دربرمیگیرد و نه ؟؟ كه منجر به انتقاد شدید از فرد شود. شخصی كه عزت نفس مثبت دارد. خودش را به طریق مثبتی ارزشیابی میكند و نظر مناسبی در مورد نكته نظرات مثبت خود و دیگران دارد. در مقابل كسی كه به عزت نفس پایین مبتلا است، اغلب یك نگرش مثبت مصنوعی نسبت به دنیا از خود نشان میدهد و در ناامیدی تلاش میكند تا به دیگران و خودش نشان دهد كه او شخص لایقی است و یا ممكن است در درون خودش انزوا گزیند و از ارتباط با دیگرانی كه از آنها میترسد اجتناب نماید. شخص مبتلا به عزت نفس پایین فردی است كه احساس غرور كمی در خودش ادراك نموده است.
كارل راجرز: هسته مركزی شخصیت به نظر راجرز «خود» است كه مفاهیم دیگر پیرامون آن قرار میگیرد. خود یا خویشتن شامل تمام افكار، ادراكات و ارزشهایی است كه من را تشكیل میدهد. من شامل آنچه هستم و آنچه میتوانم انجام دهم میشود و این خویشتن ادراك شده به نوبه خود بر ادراك فرد از جهان و هم بر رفتار او تأثیر میگذارد. فردی كه از یك خودپنداره قوی و مثبت برخوردار باشد در مقایسه با فردی كه خودپنداره ضعیف دارد، نظرگاه كاملاً متفاوتی نسبت به جهان خواهد داشت.
خادمیان (1372) در تحقیق خود اظهار میدارد كه بین نگرش تربیتی والدین و عزت نفس كودكانشان رابطه معنیداری وجود دارد وی ابراز میدارد كه رابطه نگرش تربیتی والدین با عزت نفس پسران بیشتر و قویتر از رابطه تربیتی والدین با دختران است وی در بررسی فوق دریافت كه در مناطقی كه وضعیت اجتماعی خانوادهها متوسط و بالا بوده است رابطه بین نگرش تربیتی والدین و عزت نفس دخترها معنیدار است و در مناطقی دیگر كه خانوادهها از وضعیت اجتماعی پایین برخوردار بودهاند، رابطه معنیداری بین عزت نفس كودكان و نگرش تربیتی والدین آنها مشاهده نشد. تحلیل میانگین نمرات دو گروه نشان داد كه میانگین نمرات عزت نفس پسران بیشتر از دختران است و میانگین و میانگین نمرات عزت نفس در مناطقی كه از وضعیت اجتماعی اقتصادی بالاتری برخوردارند از مناطق سطح پایین بیشتر بوده است.
معماریان، بابایی، زندهطلب (1377) گزارش دادند كه در بسیاری از موارد عدم آگاهی والدین از نحوه (صحیح) رفتار با كودك علت اصلی پایین بودن میزان عزت نفس كودكان است. در این تحقیق، نگرش منفی و مثبت والدین در زمینه عزت نفس نوجوانان قبل و بعد از برنامه مشاركت والدین مقایسه شده، نشان داد كه نگرش منفی والدین بعد از شركت در برنامه مشاركت به صفر رسید و نگرش مثبت والدین نیز چند برابر شد. در نتیجه بعد از شركت والدین در برنامه آموزش مهارتهای رفتاری عزت نفس فرزندان آنان افزایش یافت.
هیگنز و مارینا (1998) یك نمونه پنجاه نفری والدین كودكان بین سنین 12-5 سال را مورد بررسی قرار دادند. این والدین رفتارهایی از قبیل خشونت و بدرفتاری با كودكان مرتكب شده بودند این تحقیق نشان داد كه بدرفتاری والدین تأثیر بسزایی بر ابعاد مختلف شخصیت كودكان از جمله عزت نفس آنان گذاشته و باعث كاهش عزت نفس در كودكان شده است.
لوز، ماری و دیگران (1997) بدرفتاری والدین از قبیل سوء استفاده جسمی آنها و سوء استفاده گفتاری، غفلت احساس و دیگر گونههای بدرفتاری را مورد بررسی قرار دادند و دریافتند كه سوء استفاده جسمی والدین و سوء استفاده گفتاری آنان، موجب خشم و غفلت احساسی موجب تنهایی و انزواطلبی اجتماعی میشود. كه این فراتر و ماوراء دیگر گونههای تأثیر بدرفتاری جلوه كرد. این محققان بیان كردند كه بین بدرفتاری والدین و عزت نفس كودكان رابطه منفی وجود دارد و این رابطه در پسرها قویتر است.
واریا، ریچارد، واس (1996) در پژوهش خود به بررسی ادراك از سوء استفاده «روانی،جسمانی و جنسی» میپردازند و همچنین تأثیر روانی و سازگاری اجتماعی را در یك گروه نمونه مورد بررسی قرار میدهند. در این میان دیگر موارد بدرفتاری عزت نفس و مسائل جمعیتشناسی مورد بررسی قرار گرفت، تحلیلها نشان داد كه افرادی كه مورد سوء استفاده و بهرهكشی قرار گرفته بودند مشكلات زیاد سازگاری روانی و اجتماعی داشتند كه به مراتب پیش از گروهی بود كه مورد سوء استفاده قرار نگرفته بودند كه این افراد «سوء استفاده شدگان» نسبت به دیگر موارد بررسی شده مشكلات بیشتری داشتند از جمله عزت نفس بسیار پایینی داشتند.
كوپر اسمیت (1967) در تحقیق خود به این نتیجه رسید كه كودكان با عزت نفس بالا افرادی هستند كه احساس عزت نفس، استعداد، خلاقیت و ابراز وجود میكنند و به راحتی تحت تأثیر عوامل محیطی قرار نمیگیرند. وی اظهار نمود در بررسیهای خود دریافتم كه عزت نفس قابل تعریف و اثبات شدنی است. او عزت نفس را به عنوان بازخوردهای ارزیابی كنندهای كه فرد نسبت به خود دارد تعریف نمود كه حوزهای از باورهای فرد را پیرامون توانمندیها، ارزشمندیها، تأیید، عدم تأیید و مؤثر بودن را دربرمیگیرد بنابر دیدگاه وی عزت نفس قضاوت شخص پیرامون و ارزشمندی خود است این تجربه ذهنی است كه موجب افتراق گزارشهای كلامی و رفتار آشكار افراد از یكدیگر است.
فصــل سوم
روش تحقیق
1- مقدمه
2- روش تحقیق
3- جامعه و نمونه
4- روش نمونهگیری
5- ابزار اندازهگیری
6- چگونگی گردآوری دادهها
7- روش آماری
مقدمه
مراد از انتخاب روش تحقیق این است كه مشخص كنیم چه روش تحقیق برای بررسی موضوع خاصی لازم است. یك روش تحقیقی مناسب، با اهداف، ماهیت موضوع پژوهش و امكانات اجرایی آن همگونی دارد. هدف از انتخاب روش تحقیق آن است كه محقق با انتخاب شیوه پژوهش مناسب به صورت دقیقتر، آسانتر، سریعتر و ارزانتر به پژوهشهای تحقیق مورد نظر پاسخ دهد و براساس ماهیت موضوع تحقیق و وسعت امكانات اجرایی روش تحقیق مناسب با تحقیق را انتخاب كند.
در تحقیق انجام شده از روش علی مقایسهای استفاده شده است به این صورت كه در پژوهش تجربی در آن اطلاعات و نتایج مورد نظر تحت شرایط جاری و كنترل شده بدست میآید ولی در روش تحقیق علی پژوهشگر به دنبال كشف و بررسی روابط بین عوامل و شرایط خاص یا نوعی رفتار كه قبلا وجود داشته یا رخ داده از طریق مطالعه نتایج حاصل از آنهاست مثلا در این تحقیق انجام شده بدرفتاری رخ داده است و ما به دنبال نتایج و اثرات بدرفتاری بر روی عزت نفس دانشآموزان هستیم (نادری، نراقی، 1380).
از ویژگیهای این نوع تحقیق این میباشد كه اطلاعات لازم جهت بررسی علل وقوع یك حادثه هنگامی جمعآوری میشود كه آن حادثه رخ داده است و بنابراین پژوهشگر هیچگونه دخالتی در بروز آن حادثه نداشته است. به عبارت دیگر علت را پس از وقوع مورد بررسی و ارزیابی قرار میدهند.
قیمت فایل فقط 3,900 تومان
برچسب ها : بررسی تأثیر بدرفتاری والدین بر عزت نفس دانشآموزان , طرح توجیهی بررسی تأثیر بدرفتاری والدین بر عزت نفس دانشآموزان , دانلود بررسی تأثیر بدرفتاری والدین بر عزت نفس دانشآموزان , روانشناسی , تأثیر بدرفتاری والدین بر عزت نفس , , , دانلود طرح توجیهی , پروژه دانشجویی , دانلود پژوهش , دانلود تحقیق , پایان نامه , دانلود پروژه