11 بیان مسئله و تشریح ابعاد آن بافتهای فرسوده و ناكارآمد شهری بخش قابل توجهی از سطح شهرهای كشور را تشكیل میدهد این بافتها از یك سو از طیف گسترده مشكلات كالبدی، عملكردی، ترافیكی و زیست محیطی رنج میبرند و از سوی دیگر مهمترین پتانسیل شهرها برای استفاده از زمین جهت اسكان جمعیت، تامین فضاهای باز خدماتی و نیز بهبود زیست محیطی محسوب میشوند ضمناً مشك
قیمت فایل فقط 10,900 تومان
شهر سبزوار
بافتهای فرسوده و ناكارآمد شهری بخش قابل توجهی از سطح شهرهای كشور را تشكیل میدهد این بافتها از یك سو از طیف گسترده مشكلات كالبدی، عملكردی، ترافیكی و زیست محیطی رنج میبرند و از سوی دیگر مهمترین پتانسیل شهرها برای استفاده از زمین جهت اسكان جمعیت، تامین فضاهای باز خدماتی و نیز بهبود زیست محیطی محسوب میشوند. ضمناً مشكلات كالبدی كه بافتهای قدیمی با آن روبرو هستند فرسودگی شدید بناها، مشكلات مربوط به شبكه معابر نامنظم و ناكافی در بافت، تراكم و پیوستگی اجزاء بافت، مسائل و مشكلات مربوط به تیپ و نوع بناهای مسكونی، مسائل ناشی از مصالح به كار رفته و نحوه مرمت بناها و كمبود خدمات و تأسیسات و تسهیلات شهری و زیربنایی و ... هستند كه بافت قدیمی شهرها را در پاسخگویی به نیازهای امروزی زندگی دچار نارساییهای كرده است (شماعی و پوراحمد، 1384، ص 123).
در اینكه شهر پدیدهای تاریخی است تردیدی وجود ندارد. چنین پدیدهای نمی تواند از پیشینه خود بگسلد از این رو در رشد و توسعه فضایی، كالبدی توجه به ویژگیهای بومی ضروری است. بخش چشمگیری از تاریخ و فرهنگ شهر در كالبد آن تجلی مییابد كه نشان دهنده
ارزشها، باورها، اعتقادات، هنرها، توان فنی و ساختار اجتماعی – اقتصادی و سیاسی و ... نسلهای گذشته است (همان منبع : ص 37).
بافتهای تاریخی علاوه بر اینكه واجد ارزشهای زیبایی شناختی و هویت بخشی شهرهای ما هستند هنوز در بسیاری از شهرها محل سكونت و معیشت میلیونها نفر از شهروندان به شمار
میروند (كلانتری و حاتمی نژاد، 1385 : ص 139).
از این رو، چنانچه در جهت بهبود مشكلات در بافت قدیمی شهرها برنامه ریزی اصولی و صحیحی صورت نگیرد روند فرسودگی و تخریب بافتهای قدیمی تسریع گشته تا جائی كه حتی حیات شهری به خطر خواهد افتاد.
شهر سبزوار یكی از شهرهای كهن در استان خراسان رضوی میباشد كه به لحاظ تاریخی دارای قدمت طولانی میباشد و بافت قدیمی آن دارای ارزش و اعتبار تاریخی میباشد. اقداماتی كه جهت بهبود مشكلات و بافت قدیم شهر سبزوار صورت میگیرد نباید تنها در قالب اقدامات كالبدی، اصطلاحاً بازسازی از نوع تخریب و دوباره ساختن باشد زیرا در بسیاری از هستههای قدیمی، آنچه دارای ارزش است نه تنها كالبد موجود و بناها و ساخت شهرهای آن، بلكه گذرها، مراكز محله ای، روابط اجتماعی بین ساكنین، یادمانها و نشانهای بافت است كه دارای ارزش اجتماعی و فرهنگی است لذا در بسیاری از عرصهها بهسازی بافت و اقدام خرد و مشاركتی با مردم ساكن در آن شیوه بسیار مطلوب و پایداری را ارائه میدهد كه میتواند در طول دوره كوتاه مدت صورت پذیرد و رفاه شهروندی را در بافت فراهم سازد.
از آنجا كه بافت قدیم شهر سبزوار به مانند بافت قدیمی بسیاری از شهرها دارای ارزشهای تاریخی، فرهنگی و اجتماعی میباشد و از سوی دیگر، این بافت نیز به مانند بافت قدیمی سایر شهرها از مشكلات كالبدی، عملكردی، زیست محیطی و اجتماعی رنج میبرد لذا جهت جلوگیری از روند فرسودگی و تخریب بافت، برنامه ریزی جهت بهسازی بافت قدیم لازم و ضروری است.
بافت مورد مطالعه در این تحقیق شامل قدیمی ترین محلات و بخشهای مسكونی شهر سبزوار میباشد كه هستة اولیه شهر را تشكیل داده است و دارای شكلی ارگانیك بوده كه این بافت در محدودة خیابانهای طبرسی در جنوب، خیابان اسدآبادی در شمال، خیابان كاشفی در شرق و خیابان عطاملك در غرب قرار دارد و با مساحتی در حدود 2/182 هكتار و جمعیتی بالغ بر 15962 نفر در مركز شهر قرار دارد و دارای هفده محله میباشد. دلیل انتخاب شهر سبزوار جهت مطالعه، بعلت آشنایی اینجانب با این محدوده كه زادگاه من نیز میباشد، بوده و همیشه سعی داشتهام كه گامی كوچك برای بهبود مسائل و مشكلات آن بردارم.
از سوی دیگر سبزوار یك شهر تاریخی و كهن با قدمت طولانی در ایران میباشد كه تاكنون مطالعات بسیار كمی راجع به آن صورت گرفته است و این تحقیق میتواند به معرفی و شناخت آن كمك شایانی نماید.
در زمینه مطالعات جمعیتی، اقتصادی و اجتماعی نیز از آمار دورههای سرشماری 75-35 و در بعضی موارد از آمار سال 1385 استفاده شده است. مقطع زمانی این پژوهش نیز در سال 85 و اواخر سال 86 بوده است.
اهمیت و ضرورت حفظ آثار كهن نه به عنوان پدیدههایی نمادین، بلكه به دلیل شناخت سیر تحول و تكامل تاریخ شهرسازی و تمدن شهرنشینی، حفظ هویت و اصالت شهری و تبیین حیات شهری بر اساس شواهد و مدارك علمی همواره مورد توجه بوده است. به طور كلی عناصر و فضاهای بافت شهری عمری محدود دارند و با گذشت زمان دچار تغییر و فرسودگی میشوند به عبارتی دیگر هیچ فضایی و بنایی بدون بهسازی و مرمت و نوسازی نمی تواند دوام و بقای طولانی داشته باشد.
بافت قدیمی شهرها در ایران كه حامل ارزشهای فرهنگی ـ تاریخی هستند در حال حاضر با مسائل و مشكلات فیزیكی – كالبدی نظیر عرض كم معابر، شبكة ارتباطی ضعیف و ضعف و نارسایی در شبكه دسترسی ها، وجود سكونت گاههای قدیمی، كم دوام و به هم فشرده، عدم كیفیت مصالح ساختمانی به كار رفته در بناها، و كمبود تأسیسات و تجهیزات خدماتی مورد نیاز شهروندان روبرو هستند كه بافت قدیمی سبزوار نیز از این قاعده مستثنی نیست و از این مشكلات رنج میبرد. وجود این مسائل و مشكلات فیزیكی –كالبدی روند فرسودگی و تخریب بافت قدیمی شهرها را تسریع میبخشد و باعث ركود و بی رونقی آن و در پی آن باعث مهاجرت ساكنان بومی و قدیمی از این گونه بافتها و جایگزینی مهاجران روستایی و اقشار كم درآمد جامعه در آن
میشود.
از سویی دیگر ركود و فرسودگی بیش از حد بافتهای قدیمی باعث پیدایش محلههای مخروبه و خانههای در حال تخریب در این بافتها میشود كه مناسبترین مكان را برای ناهنجاریهای اجتماعی و بزهكاری فراهم میآورد كه همه این عوامل باعث میشود كه ارزشهای غنی فرهنگی – تاریخی موجود در این بافتها رفته رفته به فراموشی سپرده شده و احساس تعلق به خانه، محله و شهر كمرنگ میشود.
لذا وجود این مسائل و مشكلات ضرورت و اهمیت حفظ و احیاء و بهسازی بافت قدیمی شهرها را مطرح میكند كه در برنامه ریزی جهت بهسازی بافت قدیمی شهرها توجه و حفظ اصالت و ارزشهای فرهنگی و تاریخی حاكم بر بافت لازم و ضروری است به طوریكه امروزه در سطح جهان و بویژه در كشورهای توسعه یافته، ارزشها و مفاهیم فرهنگی در فضاهای ساخته شدة شهری یكی از دلایل اصلی بهسازی و نوسازی بافت قدیمی شهرهاست.
در این مطالعه اهداف چندی مورد نظر است و براساس سوالات و فرضیههایی كه مطرح شده است سعی كرده ایم كه این اهداف را تقریباً مشخص و در جهت رسیدن به چنین اهدافی این موضوع را مورد مطالعه قرار دهیم. مهمترین اهداف عبارتند از :
نتایج این تحقیق جهت برنامه ریزی توریستی و حفظ و احیاء اهمیت تاریخی و اعتبار بافت قدیم این شهر میتواند مورد استفاده سازمانها و ادارات دولتی نظیر سازمان میراث فرهنگی و جهانگردی، شهرداری سبزوار و فرمانداری این شهرستان قرار گیرد تا در برنامههای آینده خود از این نتایج بهره گیرند.
بررسی و تحلیل نظریه ها، اندیشه ها، شیوه ها، سبكها و الگوهای متفاوت بهسازی و نوسازی و ساماندهی شهری امكان دستیابی به راهكارهای مناسب برای زمان حال و مكان و موقع جغرافیایی مورد نظر را برای هر محقق و برنامه ریز شهری فراهم میآورد در این جا به بررسی و تبیین تعدادی از نظریهها و دیدگاههای مطرح شده دربارة بهسازی و نوسازی در یك شهر اعم از بافت قدیم آن میپردازیم :
ـ شكویی رابطه تكنولوژی و بافت شهری را به این صورت بیان میدارد : تأثیرپذیری اشكال متنوع واحدهای انسانی با وسایل ارتباطی در داخل شهرها در سه دوره مجزا از هم به شرح زیر است :
1-شهرهایی كه بافت آنها تحت تأثیر قدمهای انسانی است و رفت و آمدهای روزانه مردم بدون وسایل ارتباطی عملی میشود.
2-شهرهایی كه پس از ورود ماشین بخار در صنعت حمل و نقل و ایجاد وسایل ارتباطی تغییر بافت داده اند.
3-شهرهایی كه بافت آنها تحت تأثیر تكنولوژی در عصر ما با استفاده از تكنولوژی بسیار پیشرفته تغییر شكل میدهند (شكویی، 1355 : ص 120).
ـ فلامكی معتقد است یكی از راههای مهم احیاء و ساماندهی بافتهای قدیمی در روند توسعه فیزیكی شهر انطباق كاربردهای خانه ها، بازارها، مدرسهها و گرمابههای قدیمی با شرایط امروزی است (فلامكی، 1369 : ص 111).
ـ فارابی در مورد بهسازی و نوسازی شهری و ایجاد شهر توسعه یافته معتقد به سعادت و خیر جهان هستی است. سعادت و خیر در مدینة فاضلة او از طریق همفكری و همكاری شهروندان فراهم میشود بدون همفكری و همكاری عملی انسان قادر به رفع احتیاجات روز افزون خود نیست و در واقع، اقدامات بهسازی و نوسازی در هر فضایی منوط به همكاری عملی انسان است (قلمی ،
1374، صص 23 -22).
ـ پوراحمد سال 1376 در كتاب خود تحت عنوان جغرافیا و كاركردهای بازار كرمان در رابطه با بخش مركزی شهرها به ویژه عنصر بازار در بافت قدیم شهری به كاركردهای بازار و عناصر وابسته به آن در گذشته و حال پرداخته است. وی راههای ساماندهی و احیاء قلب بافت قدیم یعنی بازار و بطور كلی عناصر بافت قدیم را با توجه به مكتب كاركردگرایی و تحول در كاركردهای بازار دانسته است (پوراحمد، 1376 : ص 77).
ـ شیعه اسمعیل در روند توسعه فیزیكی شهرهای امروزی معتقد است كه از الگوهای شهرهای سنتی در جهت بهسازی و بازسازی بافت قدیم و بویژه توسعه فیزیكی باید استفاده شود و ضمن هماهنگ سازی بخشهای مختلف شهری و ایجاد رابطه و همبستگی بین بخشهای مختلف شهری از مشكلات شهری كاسته شود (شماعی، 1380، ص : 22).
ـ رهنما محمدرحیم در پایان نامه دكتری خود به «روشهای احیاء بافت قدیم و توسعه شهری نمونه بافتهای مسكونی مركز مشهد با تأكید بر محله سرشور» پرداخته و عامل احیاء بافت قدیم را در توسعه اجتماعی و اقتصادی ساكنان بافت قدیم معرفی نموده است (رهنما، 1378، ص:73).
ـ راسكین[1] نویسنده بزرگ انگلیسی معتقد است كه در روند رشد و توسعه شهرها فضاهای كالبدی قدیمی شهرها را نباید مورد بازسازی و تجدید بنا و حتی مرمت قرار داد وی ساماندهی یك بنای قدیمی را بی احترامی به ارزشهای گذشته میدانست و معتقد بود در روند توسعه فیزیكی شهر، بافتهای قدیمی به عنوان سند بدون هیچگونه دخل و تصرف و حتی تعمیر و مرمت نگهداری شوند (همان منبع : صص 18-16).
ـ هوسمان[2] در دهة 1870 برای اولین بار تجربه احیاء و ساماندهی نواحی تاریخی را كه در اثر رشد و گسترش شهر پاریس اتفاق افتاده بود مطرح نمود. وی به الگوی مرمت، به ویژه مرمت بزرگ مقیاس یا ساماندهی شهری به جای مرمت كوچك مقیاس اهمیت بیشتری میداد. از طرفی تحولات پاریس از زمانی كه هوسمان به سمت فرماندار شهر انتخاب شد به اوج خود رسید. كارهای آغازین هوسمان با ساخت بناهایی در محلههای جدید حومه شهر پاریس و كشیدن خیابانهای تازه در محلات قدیمی و تجدید بنای عماراتی آغاز شد كه در اطراف خیابانهای جدید قرار میگرفتند او در بازسازی خیابانها از قوانین جدید پیروی میكرد برای مثال ارتفاع خانههای كنار خیابان باید با عرض خیابان متناسب بود یا شیب بام باید 45 درجه میبود و محلهای تازه باید دارای ساختمانهای عمومی میبودند كه احداث آنها به عهدة فرمانداری بود. از اقدامات دیگر هوسمان احداث باغها و پاركهای عمومی بود هوسمان برای انجام این امور از وجود همكار بسیار ماهر خود به نام آلفان استفاده میكرد. بخشی از اصلاحات هوسمان، نوسازی تأسیسات قدیمی شهر پاریس بود كه این كار با احداث شبكه ی جدیدی برای فاضلاب امكانپذیر شد (امیربانی، 1385، ص :50)
ـ ویوله لودو[3] (1896-1814) معتقد است شهرها در روند توسعه فیزیكی خود موجب بی رونقی و ركود بافتهای قدیمی میشوند. برای حفظ هویت فرهنگی، بخشهایی كه بعد از تاریخ اصلی ساخت بناهای بافت قدیم افزوده شدهاند باید حذف شوند و اگر قسمتهایی از بنا تخریب شده آن را بازسازی و تكمیل نمود ضمن اینكه كمیت فضای كالبدی حاكم بر بنا حفظ شود (فلامكی، 1365 : صص : 16-13).
ـ كامیلوبویی تو[4] (1914-1836) این معمار و نویسنده ایتالیایی در تحقیقات خود معتقد است با روند توسعه فیزیكی شهرها بناهای مركزی شهر و بناهای تاریخی قدیمی رو به تخریب و ویرانی میروند. ایشان مفاهیم معماری در امر باز زنده سازی را جایگزین تبعیت از
ویژگیهای شكلی و سبكی بناهای تاریخی نمود وی معتقد بود با جریان توسعه فیزیكی شهر باید روح و حیات اجتماعی و اقتصادی به بناهای تاریخی داده شود و بناهای تاریخی مرزهای زمان را پشت سر گذارد و همیشه نقش و كاركرد فعالی در زندگی مردم به عهده داشته باشد (شماعی، 1380، ص: 45).
ـ لوكابلترامی[5] (1933-1854) معتقد بود شهرها در طول زمان رشد و توسعه مییابند و بخشهای هسته اولیه آنها به عنوان بافتهای قدیمی مورد بی توجهی و بی مهری قرار
میگیرد لذا باید در روند توسعه فیزیكی شهر جهت ساماندهی و احیاء بافتهای قدیمی به تاریخنگاری بنا پرداخته شود و متناسب با تاریخ و با استناد به مدارك موجود فرم قسمتهای از دست رفته موجود را بازسازی كنیم (فلامكی، 1365 : صص 16-13).
ـ فلمن و دویس معتقد هستند با توجه به روند توسعه فیزیكی شهر هرگاه بافت قدیم مورد بی توجهی به ویژه نارساییهای شبكههای حمل و نقل و امكانات خدماتی شهری قرار گیرد ركود و سیر نزولی جمعیت رواج خواهد یافت و به دنبال آن پویایی در آن تنزل خواهد یافت.
ـ ریموند مورفی در رابطه توسعه شهری توجه خاصی به بخش مركزی شهر نموده است و معتقد است كه در بخش مركزی شهرها معمولاً دو منطقه در حال توسعه دیده میشود كه عبارتست از : منطقه جذب و منطقه دفع.
1-منطقه جذب : در روند توسعه بخش مركزی شهرها بخشی محسوب میشود كه به سمت واحدهای مسكونی سالمتر و مناسبتر پیش میرود و با جذب هتل ها، ادارهها و مغازههای لوكس ارزش و اعتبار خاصی پیدا میكند.
2-منطقه دفع : این بخش در مقابل منطقه جذب كه در آن فعالیتهای چشمگیری انجام میشود قرار دارد در این منطقه شهری از بخش مركزی، رستورانهای ارزان قیمت، بنگاههای رهنی، سینماهای ارزان قیمت و ... دیده میشود، یعنی منطقه دفع از توسعه برخی از فعالیتهای شهری كه وضع مناسب تری دارند، جلوگیری میكند البته امروز بسیاری از سازمان ها، ادارهها و فعالیتهای خدماتی مثل هتلها در بخش زیبا و روشن شهر و فضاهای باز ایجاد میشوند. همچنین بخشهای تجاری در تقاطع راهها و دور از بخش مركزی شهرها تأسیس میگردند تا هم فضای كافی در اختیار داشته باشند و هم بتوانند كالاهای لازم را به سهولت از مسیرهای بیرون از شهر دریافت كنند. خلاصه اینكه عدم دسترسیهای كافی و ارتباط ضعیف در بخشهای مركزی از نظر مورفی موجب دفع جمعیت میشود (شماعی، 1380، ص 25).
سازمان ملل متحد در سال 1974 در رهنمودهای برنامه ریزی مسكن در كشورهای در حال توسعه اعلام كرد در روند توسعه فیزیكی شهری و تصرف و اشغال زمینهای اطراف شهرها، دولتها باید به جای تخریب و نوسازی بافتهای فرسوده شهر، به بازسازی آنها بپردازند و گروههای كم درآمدی كه به ناچار در این بافتها سكنی گزیدهاند با كمك دولت شرایط زیستی بهتری پیدا كند چرا كه در غیر این صورت، دولت مجبور است تا زمینهای پیرامون شهر را به آنها واگذار نماید (سازمان ملل متحد، 1974 : صص 54 و 41).
كامیلوسیت[6] (1903-1843) نخستین شخصی است كه از كاربرد هنر برای زیبایی شهر و اقدامات بهسازی و نوسازی شهری سخن گفته است. او معتقد بود بنای تاریخی به تنهایی ارزش چندان زیادی ندارد بلكه با هماهنگی و ارتباط فضایی با سایر بناها ارزش و هویت خود را باز مییابد او بخشهایی را كه بعداً به ساختمان اضافه شده است موجب كاهش انعكاس هویت بنا میدانست وی همچنین بر این باور بود كه احیای محیطهای قدیمی باید با توجه به نیازهای امروزین جامعه صورت گیرد.[7]
لوكوربوزیه تخریب بناهای قدیمی و ساخت بناهای جدید بر روی بناهای قدیمی و ورود وسایل نقلیه به داخل بافتهای قدیمی را ضروری میدانست وی در سال 1982 یكی از اعضای اصلی چهارمین كنگرة سیام بود یكی از اصول مهم این كنگره منطقه بندی بود از نظر آنان منطقه بندی چه در بخشهای قدیم و چه در بخشهای میانی و جدید شهر لازم و ضروری بود اعضای سیام هیچ توجهی به ساختمانهای موجود شهر نداشتند و تمایلی به اصلاح بافت قدیم از خود نشان نمی دادند بنابراین قرار دادن بافت جدید به جای بافت قدیم از خصوصیات بارز آنها بود (اعتضادی، 1371، ص 75). همچنین شهر توسعه یافته و آرمانی از نظر لوكوربوزیه، شهر نوسازی و بازسازی شده به سبك آپارتمانی و جایی سرسبز با بناهای مرتفع است (بحرینی، 1378، ص 15).
اندیشه كوین لینچ[8] به نظریة ادراك بصری و سیمای شهری معروف است. لینچ كلیة ادارك شهر را به خوانایی آن و برقراری ارتباط منطقی و اصولی بین شهر و شهروند میداند. خوانایی شهر تنها بر عناصر یا عملكردها تكیه ندارد بلكه شكل و محتوا را نیز شامل میشود. به اعتقاد لینچ باید در فرایند بهسازی و نوسازی شهری برنامه ریزی با مشاركت مردم و مشاوره با متخصصان و هماهنگی با مسئولان و مردم شهر صورت گیرد به نمایش گذاشتن ارزشهای تاریخی – فرهنگی از هر دورة تاریخی در فضاها و مجموعههای شهری و حمایت از موزههای فضای باز باید مورد توجه باشد (مزینی، 1357، ص: 32).
نظریة بیكن[9] معروف به نظریة ساماندهی استخوان بندی اصلی شهر است. او بهسازی و نوسازی شهر را در ساختار كالبدی شهر با برخورداری از انگارهای روشن از استخوان بندی شهر میداند. او معتقد است شبكههای حمل و نقل هر بخش از شهر قادر است در پیوند با استخوان بندی اصلی، در سطح وسیعی گسترش و تداوم یابد و قابلیت تغییر و اصلاح داشته باشد (طاهری، 1376، ص : 22).
بیكن تطابق و هماهنگی سیستم حركت و تأسیسات شهر را با مختصات جغرافیایی به ویژه توپوگرافی و اقلیم منطقه ضروری و این اقدام را ابزاری مناسب برای تأكید و افزایش جلوة بصری و مفهومی جدید به ساختمانهای عمومی و یادمانهای تاریخی شهر میداند (حبیبی و حمیدی و سلیمی، 1376، ص: 31).
1-كم عرض بودن و ناكافی بودن معابر عمومی در محدودیت فیزیكی – كالبدی بافت قدیم شهر سبزوار تأثیر زیادی دارد.
2-در شرایط فعلی تعداد عناصر خدماتی در بافت قدیم شهر سبزوار برای جمعیت ساكن در آن كافی نمی باشد.
3-سكونت گاههای قدیمی و فشرده موجود در بافت قدیم شهر سبزوار در محدودیتهای فیزیكی ـ كالبدی نقش دارد.
4-برای بهسازی بافت قدیم شهر سبزوار برنامه ریزی منطبق بر فرهنگ گرایی میتواند مناسب باشد.
نوع تحقیق كاربردی ـ توسعه ای[10] و روش اصلی تحقیق توصیفی ـ تحلیلی میباشد.[11] مراحل انجام پژوهش به این صورت خواهد بود كه تنظیم پرسشنامه و كسب اطلاعات از طریق فرمول حجم نمونه ویك روش نمونه گیری علمی و رایج صورت میگیرد و آمارهای مورد نیاز دیگر از طریق مراكز دولتی از قبیل فرمانداری، سازمان برنامه و بودجه، مركز آمار ایران، و شهرداری محل تهیه خواهد شد و نمایش دادهها نیز از طریق سیستم رایانهای و نرم افزارهایی نظیر Autocad , Excel , Spss صورت خواهد گرفت. البته لازم است كه جهت معرفی شهر سبزوار و وضعیت جغرافیایی كه این شهر در آن واقع شده است تا حدودی جنبههای توصیفی
(Approach Discriptive) كه نوعی شیوه توصیفی نامیده میشود مورد استفاده قرار گیرد. در جهت بررسی سیر تكوین و تحول شهر و بیان تاریخچه آن نیز شیوة تاریخی (Historical) مورد نظر قرار گرفته است.
جامعة آماری مورد مطالعه شهر سبزوار با تأكید بر بافت قدیم مورد مطالعه قرار گرفت. بافت قدیم سبزوار شامل اصلی ترین محلات قدیمی شهر به وسعت 2/182 هكتار و دارای 15962 نفر جمعیت در سال 1385 میباشد. حجم نمونه در این تحقیق بر اساس فرمول كوكران تعیین گردید به این صورت كه از هر یك از سه پرسشنامة موجود، 182 نسخه توزیع و تكمیل گردید. از آنجایی كه بافت قدیم به هفت قطعه بزرگ تقسیم شده است لذا در مرحله بعد سهم حجم نمونه هر قطعه بر اساس روش نمونه گیری سهمیهای مشخص شده به این صورت كه جمعیت هر قطعه تقسیم بر جمعیت كل بافت و در 100 ضرب شده است و به این ترتیب سهم هر یك از قطعات برای توزیع پرسشنامه به ترتیب 32، 19، 27، 31، 9، 21 و 43 در نظر گرفته شده است و در ادامه برای انتخاب نمونهها با بهره گیری از روش اتفاقی ساده مبادرت به تكمیل پرسشنامه گردید.
(1-1)تعیین حجم نمونه بر اساس فرمول كوكران :
n= حجم نمونه (182)
N= كل جامعة آماری
t= درجه اطمینان 2 96/1= t
P= احتمال وجود صفت، 5/0= p
Q=احتمال عدم وجود صفت، 5/0=Q
d= درجه دقت احتمالی، 7% d
- بافت شهر :
بافت شهری عبارت است از درهم تنیدگی فضاها و عناصر شهری كه به تبع شرایط طبیعی بویژه توپوگرافی و اقلیم به طور فشرده یا گسسته و با نظم خاص در محدودة شهر یعنی بلوكها و محلات شهری جایگزین شدهاند (فرید، 1368، ص: 96).
- بافت تاریخی[12]
مناطقی واقع در بخشهای قدیمی شهرها هستند كه تا قبل از آغاز قرن حاضر، یعنی شروع شهرنشینی جدید در ایران، سطح شهر را تشكیل میدادند این گونه بافتها كه در زمان حاضر در مركز شهرها واقعاند جایگاه و موقعیت ویژهای در شهر دارند سطح نسبتاً گسترده و عملكرد نیرومند (عملكرد فراشهری و در مقیاس منطقهای و ملی) بر اهمیت آنها افزوده است. بازارهای سنتی شهری به عنوان مراكز داد و ستد و بناهای با اهمیت دیگر مانند مراكز مذهبی در این بافتها واقع شدهاند (میرمیران، مجله معماری و شهرسازی، صص : 83-81).
- بافت قدیمی[13]
این گونه بافت در اطراف هستة اولیه شهرها یعنی بافت تاریخی و پیوسته به آن شروع به شكل گیری كرد این بخش از شهر كه در حد فاصل گذار از شهرنشینی آرام به شهرنشینی سریع شكل گرفت، نه چندان تاریخی است و نه چندان جدید. حتی سازمان یابی فضایی آن چیزی در حد فاصل فضای بافت تاریخی و جدید است میتوان تصور كرد كه كالبد شهرهای ایران در سه دهة اول قرن 14 از بافت تاریخی و قدیمی تشكیل شده بود (فلامكی، 1380، صص: 108 – 105).
- بافت میانی[14]
این بافت از حدود سال 1300 تا اوایل دهه 40 گرداگرد بافت قدیم شهر شكل گرفت. همزمان با رشد و گسترش شهرها، تغییرات كالبدی جدیدی در بخش قدیمی شهرها صورت گرفت. احداث خیابانهای جدید، نخستین نمودهای شهرسازی جدید است به دنبال آن، حاشیه خیابانها تغییر شكل داده و بناهای تازهای ساخته شد اما قسمت درونی بافت كمتر دچار تغییر و تحول شد. مرحله تخریب بافت قدیمی با ایجاد میدانهایی در مركز شهرها و خیابانهای عمود بر هم به شكل شطرنجی شروع شد. بافت میانی نیز به موازات این شبكة خیابانی رشد كرد و گسترش یافت. از خصوصیات بارز بافت میانی شهرها، ساخت و سازهای غیربومی، پهنتر بودن كوچه ها، وجود نشانههایی از خیابان بندیها به سبك مدرن و همچنین درخت كاری و ساخت پیاده روها و نماسازی مدرن در حاشیه خیابان هاست (شماعی و پوراحمد، 1384، صص: 87-86).
- بافت جدید[15]
در اوایل دهه چهل رشد شهرهای ایران سریعتر از دهههای پیشین و در اطراف بافت قدیمی آغاز شد و در ابتدا این رشد معمولاً در اطراف خیابانهایی كه عناصر جدید را به شهر متصل میكرد صورت میگرفت و اگر در اطراف شهرها عناصر جاذب طبیعی، تاریخی و مذهبی وجود میداشت شهر به طرف آنها نیز گسترش مییافت. (جوادی، 1383، ص 59).
-بافت فرسوده[16]
بافت فرسودة شهری به عرصههایی از محدوده ی قانونی شهرها اطلاق میشود كه به دلیل فرسودگی كالبدی، عدم برخورداری مناسب از دسترسی سواره، تأسیسات، خدمات و زیر ساختهای شهری آسیب پذیر بوده و از ارزش مكانی، محیطی و اقتصادی نازلی برخوردارند. این بافتها به دلیل فقر ساكنان و مالكان آنها امكان نوسازی خود به خودی را نداشته و سرمایه گذاران نیز انگیزهای جهت سرمایه گذاری در آن را ندارند (شورای عالی شهر سازی و معماری ایران، 1383، ص :4).
- بافت پیرامونی[17]
بافتهایی هستند كه عمدتاً مهاجران روستایی و تهی دستان شهری را در خود جای دادهاند و بدون مجوز و خارج از برنامه ریزی رسمی و قانونی توسعه ی شهری (طرحهای جامع و تفصیلی) در درون یا خارج از محدودهی قانونی شهرها بوجود آمدهاند (همان منبع، ص :5).
- بهسازی[18]
مفهوم و نوع مداخلة فرایند بهسازی، عبارت است از :
ابقاء، مرمت، حفاظت، نگهداری و تعمیر، حداقل تغییر و مداخله و دخل و تصرف، حداكثر احترام و همخوانی با ماهیت و هویت تاریخی.
مرمت و حفاظت مدل غالب و ماهیت اصلی فرایند بهسازی است كه به عنوان دو بخش و دو بازوی عمده تشكیل دهنده ی آن محسوب میشود.
- مرمت[19]
مرمت، نوعی مداخله فنی و علمی است كه به منظور تضمین بقاء و نجات و پایداری شواهد تاریخی و آثار فرهنگی و هنری ارزشمند و برای حفظ ساختار و ماهیت اصیل آنها و آشكار نمودن ارزشهای آن انجام میشود. در فرایند مرمت احترام و وفاداری به پیشینه و هویت تاریخی و اصالت آثار و عناصر فرهنگی، یك اصل بنیادی و خدشه ناپذیر است به بیانی نوعی امانتداری است.
- حفاظت[20]
حفاظت، عبارت است از هر گونه كوششی كه به منظور جلوگیری و متوقف ساختن ضایعات و یا نابودی انجام میشود. حفظ و نگهداری مستمر از شواهد تاریخی و آثار فرهنگی و هنری ارزشمند (اعم از مرمت شده یا نشده) و جلوگیری از فرسودگیها و آسیبها و نیز حفظ قابلیتها و ارزشهای اصیل آنها از آسیبها و خدشهها چارچوب و قالب حفاظت را تعریف میكند.
- نوسازی[21]
نوسازی، فرایند و مداخلهای كالبدی، اقتصادی و اجتماعی است كه با هدف توسعه و باززنده سازی محیط شهری و احیای فضای زندگی و ساختار اجتماعی برای نجات بخشی از شهر و بهبود و بهینه سازی كالبد فرسوده و حفظ حقوق و خواستههای به هنگام مردم و ساكنین آن اجرا میشود.
- بازسازی[22]
مفهوم و نوع مداخلة فرآیند بازسازی عبارت است از :
دوباره سازی، تجدید سازمان ساختاری – اصلاح بنیادی
فرایند بازسازی، میتواند شامل دو نوع كلی باشد كه عبارتند از : 1-بازسازی تاریخی
2-بازسازی غیرتاریخی (ساماندهی)
1- بازسازی تاریخی[23] :
دوباره سازی و بازسازی اساسی كالبد و آثار و ابنیة تاریخی و فرهنگی ارزشمند از بین رفته یا شدیداً آسیب دیده – مرمت بنیادی و ساختاری – به حالت اولیه در آوردن و مشابه سازی تاریخی – حداكثر بهسازی و مرمت – حداقل نوسازی. بازسازی تاریخی ادامه و مكمل فرایند بهسازی است.
2-بازسازی غیرتاریخی[24]:
تخریب و ساماندهی كالبد ناهنجار و فرسودة فاقد ارزش تاریخی و فرهنگی – پاك سازی و پالایش كالبدی- اصلاح ساختاری و بنیادی – حداكثر نوسازی – حداقل بهسازی.
بازسازی غیر تاریخی ادامه و مكمل فرایند نوسازی بوده و دارای ماهیت ساماندهی است (نریمانی، 1379، صص: 27 – 23).
- احیاء[25] :
به معنی بازگردانیدن آثار هنری خراب شده به وضع و حالت اولیه آن میباشد به عبارت دیگر اقدامهایی كه سبب بازگرداندن حالت وجودی، ذاتی و اصلی به بنا، مجموعه یا فضای شهری میشود (حبیبی و مقصودی، 1382: ص8).
برنامه ریزی[26]:
فریدمن برنامه ریزی را نوعی تفكر دربارة مسائل اجتماعی، اقتصادی تعریف نموده كه جهت گیری و آینده نگری به صورت عملی، در روابط، اهداف و تصمیمات همه جانبه دارا بوده و بشدت در زمینه خط مشی و برنامه از جامعیت برخوردار باشد (Friedman , 1964 , p :67)
برنامه ریزی شهری[27]
برنامه ریزی شهری عبارتست از تأمین رفاه شهرنشینان، از طریق ایجاد محیطی بهتر، مساعدتر و سالمتر (زیاری، 1383، ص : 54).
برنامه ریزی شهری با آینده نگری خاصی كه در جهت توسعه آینده شهر دارد بایستی با بهره گیری از آمار و اطلاعات و در دست داشتن نبضهای اجتماعی، اقتصادی و فیزیكی شهر به تجزیه و تحلیل مسائل شهر پرداخته و با بهره گیری از امكانات و یا به حداقل رسانیدن و یا كاهش محدودیت ها، با ارائه طرحی جامع، دقیق و گویا، با در بر داشتن كلیه امكانات رفاهی، به پیشنهادات لازم بپردازد (شیعه، 1382، ص : 103).
انجام دادن هر كار پژوهشی مسائل و مشكلات خاص خود را به همراه دارد كه در انجام این تحقیق مشكلات زیر وجود داشته است :
1-نادرست بودن آمار و ارقام و بعضاً عدم همخوانی آمار یك موضوع واحد در سازمانها و ادارههای مختلف
2-عدم وجود آمار و اطلاعات كافی دربارة بافت قدیم و كمبود و عدم وجود آمار و اطلاعات به طور تفكیكی از محلات بافت قدیم در دورههای سرشماری
3-عدم وجود امنیت در داخل بافت كه ممكن است از سوی افراد گوناگون برای محقق پیش آید
4-عدم همكاری ادارات و ارگانهای مختلف در شهر سبزوار به منظور ارائه اطلاعات
5-ارائه ناقص آمار مربوط به شهرستانها در سرشماری سال 85 از سوی مركز آمار و عدم امكان استفاده كامل از این آمار در تحقیق مورد نظر
بعد از انقلاب صنعتی و پیدایش ماشین و تكنولوژی جدید، نوع زندگی و شیوة معیشت تفاوت پیدا كرد ساختار قدیمی شهرها دیگر جوابگوی نیازهای روز كه ماشین و تكنولوژی جدید بوجود آورندة آن بود نبودند در طی همین برهه از زمان، دیدگاهها و نظریات متفاوتی برای بافتهای قدیمی ارائه شد كه در اینجا به طور خلاصه به مرور آنها میپردازیم.
- فرهنگ گرایی[28]
اگوستوس و لبی نورث مورپوژن[29] (1852 – 1812) از بنیان گذاران این مكتب و منشأ موضعگیری مكتب فرهنگ گرایی است. او بر این باور بود كه مهم ترین ملاك یك بنای خوب تطابق شكل با عملكرد آن است. به گونهای كه ناظر با نگاهی سریع هدف از ساخت آن را درك كند. فرهنگ گرایان، مداخله در بافتهای قدیمی از جمله بهسازی و نوسازی شهری را از طریق زنده كردن ارزشهای فرهنگی گذشته میدانند توجه به ارزشهای زیبایی شناختی شهرهای كهن و به حداقل رساندن دخل و تصرف در بافتهای با ارزش، ارزش دادن به كل بافت و افزایش جذابیت و آرامش در شهرهاست. برای رسیدن به این اهداف توجه به ارزشهای فرهنگی كهن مبنا قرار میگیرد. فرهنگ گرایان مداخله و مواجه با مسائل و مشكلات شهری را از راه تداوم فرهنگ بومی میسر میدانند و اعتقاد دارند كه شهرها و بافتهای شهری دارای محدودة مشخصاند. آنها ارزشهای فرهنگی را موجب شكل دهی فضا میدانند و بر این باورند كه فضاهای شهری باید غیرقابل پیش بینی و متنوع باشد. جان راسكین، كامیلوسیت، ریموند آنوین، ابنرزهاوارد، اوژن ویوله از بزرگان مكتب فرهنگ گرایی هستند (شماعی و پوراحمد، 1384، ص : 131-129).
- دیدگاه سازمندگرایان (1940-1900)
اصول پیشنهادی این گروه در رابطه با بافت قدیم بطور كلی عبارتست از : توجه به كلیت شهر، پیوند منسجم واحدهای شهری با یكدیگر، طرحهای منسجم و وحدت یافته، شناخت سازمند شهرها و محلات، توجه به هماهنگی، تناسب، تقارن و ریتم فیزیكی كالبدی شهر. از نظریه پردازان و بزرگان این مكتب میتوان به پاتریك گدس، مامفورد، كوین لینچ، ابركرومبی و هیلایر اشاره كرد (حبیبی، 1375، ص : 84).
- دیدگاه توسعه پایدار شهری[30] از دورة زمانی 1990 به بعد
در این دیدگاه، توسعه پایدار در ارتباط با شاخصهای زیر مورد توجه میباشد، توسعه فشرده و متنوع، حفظ سنتهای شهری، سازگاری با طبیعت، تعادل بهینه بین جمعیت و منابع، حداكثر تنوع از نظر كاربری زمین و فعالیت ها، حداقل دخالت در محیط طبیعی، آینده نگری در تصمیمات، جلوگیری از آلودگیهای زیست محیطی و اطمینان از اینكه توسعه، سلامتی محیط زیست را ارتقاء میبخشد و بطور خلاصه ایجاد مظاهر پویا، فعال و پایدار در تمام بخشهای شهری از جمله بافت قدیم مدنظر میباشد. از نظریه پردازان و بزرگان این مكتب میتوان به برانت لند، حسین بحرینی، سلمن، دونلامنا دور اشاره كرد (بحرینی، 1376: ص28 و صرافی 1375، ص:39).
- دیدگاه سنت گرایان[31]
نگاه به گذشته، آموختن از آن و این كه ارزشهای پایدار معماری و شهرسازی گذشته
میتوانند كماكان زبان معماری و شهرسازی بومی امروز ایران را بسازند، نكات پایهای این گرایش اند. این دیدگاه معتقد است سنتهای پایدار سنتهایی هستند كه با نظرات انسان درهم آمیختهاند و فرهنگ و هنر مبتنی بر این سنتها همیشه تازه و نو هستند، خلاقیت را بیدار نگه میدارند و راه را به سوی كمال میگشایند. از این دیدگاه موزه ها، معماری یادمانی و بافتهای كهن شهری مكانی خلاق و زنده برای درك موقعیت انسان در جهان و پیوند او با گذشته اند، مكانی برای دگرگونی محیط و تغییر نگاه به زندگی حال و آینده. این دیدگاه در نگاه به تاریخ، محتوا و نه صورت را مدنظر قرار میدهد، در نگاه به سنت، خلاقیت حال با حفظ دستاوردهای گذشته را برای افزودن به ارزشهای بومی تاكید میكند. همچنین بر این باور است كه معماری و شهر سازی در هر عصری، هم عناصر و نمادهای گذشته را در خود دارد و هم از خلاقیت هنرمندانه زمانه بهره میگیرد و بدین اعتبار بر سنتهای گذشته و موجود، ارزشهای نویی میافزاید و خود به سنت جاری تبدیل میشود.
در كشورمان متخصصینی از جمله مهدی حجت، محمدرضا حائری از جمله نمایندگان دیدگاه سنت گرایی هستند. (حبیبی 1385، صص 56-55).
- دیدگاه ساختار گرایان
این دیدگاه نیز با نقد معماری و شهرسازی نوآور قرن اخیر كشور، اصل را بر این
میگذارد كه نوآوری دهههای اخیر جزم گرا و انعطاف ناپذیر بوده و با توجه صرف به مفهوم عملكردی معماری و شهرسازی، از پرداختن و تدوین ساختار اصلی شهر و تعریف استخوان بندی آن بازمانده است. به گمان این دیدگاه عدم توجه به ساختار اصلی شهر و نگاه جزم گرایانه به عملكردهای شهری در دهههای اخیر سبب شده است كه استخوان بندی شهر از هم گسسته و مراكز شهری به ناچار مورد بی توجهی واقع شود. امری كه به تهی شدن مراكز شهری منجر شده و بافتهای درون شهری را با مسائل اجتماعی – اقتصادی و فضایی – كالبدی بی شماری مواجه كرده است تعریف مجدد استخوان بندی شهری، تعیین عناصر اصلی و پایدار آن، تدوین عناصر تبعی و دگرگون شونده آن و به یك معنا تدوین ساختار اصلی شهر، چه كهن و چه جدید در دستور كار این دیدگاه قرار دارد.(حبیبی، 1385، ص :58). قاسم گرانطبع، بهروز پاكدامن و سهراب مشهودی و امیل دوركیم، رابرت مورتون، تاكنوت پارسونز، آلفرد رادكلیف براون نمایندگان این دیدگاه هستند (شكویی 1382، ص 154).
- مكتب مدرنیسم[32]
مكتب مدرنیسم در اوایل قرن بیستم به وجود آمد. تونی گارنیر، والترگروپیوس، لوكوربوزیه، استروملین، میس وان درروهه، الوار آلتو و اور از بزرگان این مكتب هستند. این مكتب بر به كارگیری هنرهای تجسمی و معماری یا هنر و فن استوار است.
این مكتب به شهر حول محور مدرنیسم و قطع با گذشته و تاریخ و زمان نگاه میكند و فقط و فقط به مسائل معماری میپردازد. انسان در این مكتب عنصری بیولوژیك و دارای عملكردهای سكونت، كار، رفت و آمد و اوقات فراغت در یك ناحیه خاص است. در مكتب مدرنیسم، موقعیت، مكان، فرهنگ و سنت جایگاهی ندارد. بزرگترین نقاد مكتب مدرنیسم چارلز جنكس است. جنكس، مدرنیسم را به دلیل تك ظرفیتی و تهی بودن از سطوح معنایی یا مفاهیم ماورای طبیعی سرزنش میكرد وی به جای مدرنیسم تركیبی از عناصر جدید و سنتی را با مفاهیم هنر بومی و هنر متعالی در ساخت و سازهای شهر پیشنهاد كرد : نوخردگرایان در دهههای 1960 و 1970 از مكتب مدرنیسم به دلیل نابودی بافت تاریخی شهرهای اروپایی انتقاد میكردند (زیاری، 1378،
صص13- 12).
- دیدگاه خردگرایان[33]
تاندنزا یا خردگرایی كه با معماری اروپا عجین شده است در اواسط دهه 60 شروع به رشد
مینماید. چون بافت قدیمی شهرها بوسیله اتومبیل و ساختمانهای بزرگ در طول قرن بیستم فرسوده شده است یكی از كارهای اولیه خردگرایان این بود كه ساختمانهای موجود در مركز شهرها را مرمت كنند. خردگرایان معتقد بودند كه طراحان باید برای خلق فرمهای جدید بناهای موجود در شهرها را مورد مطالعه قرار داده، گونه اصلی آنها را تعیین نموده سپس با استفاده از این اطلاعات، اقدام به ایجاد شكلهای جدید بنمایند. از نظر خردگرایان، عملكرد دقیق یك ساختمان كمتر از شكل آن اهمیت دارد زیرا كاربریها در طول زمان دستخوش تغییر و تحول میگردند لیكن گونة اصلی ساختمان همچنان ثابت مینماید. خردگرایان متجددین را به خاطر تخریب بافت منسجم شهرهای صنعتی توسط منطقه بندی، آسمان خراشها و اتوبانها مورد سرزنش قرار
میدهند. راب كرایر و آلدو راسی از نمایندگان این دیدگاه به شمار میآیند( بحرینی، 1378،
صص: 225- 224).
- مكتب تجزیه گرایی یا نگرش سلولی[34]
مكتب اتمیسم یا تجزیه گرایی از قدیمی ترین شیوههای جهان بینی است. اصل مسلم رویكرد تجزیه گرایانه به جهان این بوده است كه یك موجودیت را هر قدر كه پیچیده باشد میتوان به اجزایی تقسیم كرد و از راه تدفیق در وجود و رفتار آن اجزا به شناخت موجودیت اصلی آن نائل آمد.
در مكتب تجزیه گرایی خواص موجودیتها از روی خواص عناصر تشكیل دهنده شان تعیین میشود و خود موجودیت نیز بر اساس تعاریف و مشخصات مربوط به اجزایش تعریف میگردد. رنسانس كه در قرن چهاردهم و پانزدهم رخ داد بیداری مجدد یا به عبارتی نوزایی بود .
فرایند تجزیه و تحلیل مبتنی بر مراحل زیر است :
1-از هم گشودن چیزی كه باید شناخته شود
2-مطالعه رفتار اجزای گشوده شده
3-سعی در جمع بندی رفتار اجزا برای درك كل
نگرش اتمیستی در عصر رنسانس با مفاهیمی چون تقلیل پذیری و جبرگرایی آغاز گردید و با تصورات مكانیكی و انقلاب صنعتی به اوج خود رسید (خانی، 1383، صص : 36-35).
- ارتباط بناهای یادوارهای با محیط اطراف (نظریه كامیلوسیت)
در این نظریه شهر كلیتی از اجزاست و برای نیازهای فرهنگی، اعتباری ویژه وجود دارد.
میدانها و خیابانهای شهر به عنوان عناصر اصلی حیات شهر است و خیابانها و میدانها باید در ارتباط با گذشته و به شكلی طراحی شوند كه حس كنجكاوی شهروند را برانگیزند.
افزون بر این، فضا باید غیرقابل پیش بینی و متنوع باشد و بدین منظور است كه هر گونه وابستگی به این یا آن اصل تقارن مردود شمرده میشود. (شوای، 1375، ص39). این فضا باید از چم و خمهای طبیعی و جهات خورشید تبعیت كرده و خود را در معرض بادهای غالب قرار دهد. شهر چنان به زندگی بشر پیوسته است كه نمی توان آن را همین كه قدیمی شد مانند قطعات كهنه ماشین به دور انداخت. امروز آثار تعرضی كه به زندگی در شهر صورت گرفته آشكار است و باید هر چه زودتر این دستگاه ناپایدار و كسالت زده را به سوی سلامت هدایت نمود و چاره ی كار بازگشت به شیوههای هنری قرون وسطی است. تنها با بررسی آثار پیشینیان است كه قادر خواهیم بود نظم مبتذل شهرهای بزرگ را اصلاح كنیم (مزینی، 1350، ص: 162).
- اصل مرمت دائم (نظریه جان راسكین)
بر اساس این دیدگاه هنر و آثار هنری به مقدار قابل توجهی از عوامل اقتصادی و اجتماعی تأثیر میپذیرد علت انحطاط هنر زمان روابط و مناسبات تولید صنعتی است. بر اساس این نظریه انسان زوال پذیر است و بناهای ساخت انسان نیز همانند سایر مصنوعات فناپذیرند و نباید جلوی مرگ تدریجی این بناها را گرفت زیرا انسان و ساخته وی محكوم به مرگ هستند و حذف و اضافه كردن، هویت تاریخی بنا را سلب میكند. بنابراین طبق این نظریه باید كمترین دخالت و حداقل تغییر در موجودیت كالبدی بناهای تاریخی اعمال شود
جهت دریافت فایل شهر سبزوار لطفا آن را خریداری نمایید
قیمت فایل فقط 10,900 تومان
برچسب ها : شهر سبزوار , دانلود شهر سبزوار , سبزوار , جغرافیا , پروژه دانشجویی , دانلود پژوهش , دانلود تحقیق , دانلود پروژه